آموزشگاهپزشکی و تندرستیروانشناسی

ریشه منفی نگری و روش تغییر افکار و باورهای اساسی

ترجمه شده توسط بخش علمی سایت آکادمی ایبوم: باورهای اساسی واقعیت ما را می‌سازند: باورهای اساسی شما چیستند؟ باور منفی نگری چه تاثیراتی بر شما می گذارد؟ باورهای بنیادین هر روزه ما را تحت تاثیر قرار می‌دهند، ولی ما به ندرت به آن‌ها فکر می‌کنیم.

مقاله ترجمه شده نوشته‌ی کاترین کینگ، ۲۸ فوریه ۲۰۱۹، منبع روانشناسی امروز ( هرگونه برداشت از این مطلب تنها با ذکر نام سایت ایبوم و نشانی اینترنتی آن مجاز است )

جملات تکراری منفی نگری در جلسات روانشناسی

  1. “به آدم‌ها نمی‌شود اعتماد کرد.”
  2. “هیچ وقت کسی را پیدا نخواهم کرد که مرا واقعاً دوست داشته باشد.”
  3. “هیچ کس هیچ وقت مرا نخواهد فهمید.”
  4. “بازم مثل همیشه.”
  5. “می‌دانستم در نهایت این طوری خواهد شد. همیشه همین جور هست.”

احساس بیچارگی و تکرار بدبختی ها

در جلسات روان درمانی‌ام مدام این جور جملات را از مراجعینم می شنوم انگار که چاره ای جز پذیرفتن ندارند. شخصی که چنین افکاری دارد، احساس می کند که بدترین ترس‌هایش مجددا تایید شده و آن‌ها تجربه‌ای قدیمی را مجدداً زندگی می‌کنند. احساس بیچارگی و تکرار سرنوشت‌های تراژیک کار ساده‌ای است.

ریشه منفی نگری
ریشه منفی نگری

چیزی که در مورد چنین تفکری باید دانست این است: آن‌ها همیشه درست نیستند. اغلب، این افکار بر اساس تفاسیر و مفروضات عمیقاً جا گرفته در طرز فکرمان شکل گرفته‌اند که ما متوجه‌شان نمی‌شویم. در درمان شناختی‑رفتاری (cognitive-behavioral therapy) این نوع از افکار را باورهای اساسی (core beliefs) می‌نامند. وقتی این باورهای منفی نگری تغییرناپذیر می‌شوند، آن‌ها را طرحواره‌ها (schemas) می‌نامند. هر نامی به آن‌ها بدهیم، چنین باورهایی می‌توانند رنج، درگیری ذهنی ، استرس مزمن و احساس عدم استقلال زیادی به بار آورند.

باورهای بنیادین بدبینانه ما مانند ریشه درخت هستند

باورهای اساسی مثل ریشه‌های زیرین یک درخت دیم هستند. کسی آن‌ها را نمی‌بیند، اما ریشه‌ها نقش قابل توجهی در سلامت و عملکرد درخت دارند. این باورها، زیربنایی هستند که فهرستی از قواعد و مفروضات بر اساس آن‌ها شکل می‌گیرند: درمورد خودمان ( من ارزش دوست داشته شدن را ندارم )، دیگران ( انسان‌ها خودخواه هستند ) و یا جهان ( هیچ جا نمی‌شود احساس امنیت کرد ). آن‌ها راهنمای تفسیر ما از تمام حوادثی هستند که برای‌مان رخ می‌دهند، حتی اگر به ندرت به آن‌ها فکر کنیم.

کلماتی که به صورت روزانه از ذهن ما می‌گذرند بخش های قابل دیدن درخت مثل برگ‌ها و شاخه‌هایش هستند. ما این افکار را برای دردهای عاطفی‌مان سرزنش می‌کنیم، اما اغلب این افکار نشانگانی ( symptoms ) از باورهای اساسی عمیق‌تر و مخرب هستند.

درمان افکار منفی و تغییر در افکار

اگر بخواهیم تغییرات عمده‌ای در نحوه‌ی تفکر و رفتارمان در جهان داشته باشیم، باید به ریشه‌ها نگاه کنیم. باید کمی زمان خرج نگریستن به باورهای اساسی‌مان کنیم.

یک راه برای درک کردن مفروضات‌مان نگاه کردن به “چیزهای همیشگی و قدیمی” است که مدام در زندگی‌مان تکرار می‌شوند. چه موضوعاتی مدام سر و کله‌شان پیدا می‌شود؟ از تجربیات‌تان چه نتیجه‌هایی می‌گیرید؟ وقتی این چیزها را مشاهده کنیم، می‌توانیم به این فکر کنیم که چه موضوعات دیگری در کارند. نسبت به پذیرش اولین تفسیرتان از یک حادثه کمی شک به خرج دهید، به خصوص اگر آن را در یک قالب قدیمی می‌بینید. در عوض، به این بیاندیشید که شاید موضوع از قرار دیگری باشد. اگر بدترین منفی نگری و ترس‌هایم حقیقت نداشته باشند، موضوع از چه قرار است؟

وقتی آرامش دارید، می‌توانید نزد افراد دخیل در ماجرا بروید و از آن‌ها بخواهید در مورد درک نیات‌شان به شما کمک کنند و توضیح دهید که قصد ندارید دچار سوء تفاهم در مورد آن‌ها شوید. می‌توانید به آرامی ترس‌تان را بیان کنید (“می‌ترسم هیچ وقت درک نشوم”) یا آرزوی‌تان را (“برایم مهم است که بتوانم به تو اعتماد کنم.”) آماده این باشید که تفکرات و احساسات بقیه ممکن است با تفکرات و انتظارات شما یکسان نباشد.

ما انسان‌ها واکنش‌های متفاوتی نسبت به باورهای اساسی یا طرح‌واره‌های‌مان داریم. گاهی اوقات با آن‌ها می‌جنگیم و گاهی تسلیم‌شان می‌شویم. گاهی اوقات حتی خودمان را در شرایطی قرار می دهیم که بدترین ترس‌های مان تکرار شوند (ابراز علاقه به کسی که دوست‌‌مان ندارد) چرا که تجربه چیزهای دیگر بسیار ناآشنا است.

با این حال، اگر چه ما با این باورهای اساسی در گذشته زندگی کرده‌ایم، مجبور نیستیم به این کار ادامه دهیم و “همان چیزهای قدیمی” را از زندگی دریافت کنیم. کمی باورهای اساسی‌تان را زیر و رو کنید و ببینید وقت بازنشته کردن کدام‌شان رسیده است.

برچسب ها

نوشته های مشابه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا
بستن
بستن